معنی سگ ولگرد
لغت نامه دهخدا
ولگرد. [وِ گ َ] (نف مرکب) ول گردنده. رها. سرخود. بیکاره. هرزه گرد. آواره. بی جا و مکان: زن ولگرد. سگ ولگرد. رجوع به ول شود.
واژه پیشنهادی
دله
تعبیر خواب
ولگرد: سفری در انتظار شماست 2ـ اگر در خواب ببینید، دیگران نیازمند هستند، نشانه آن است که به علت عدم توفیق در پیش بردن کارها تحت تأثیر افکار دیگران قرار خواهید گرفت. - لوک اویتنهاو
فارسی به عربی
صعلوک، عداء، متسکع، متشرد، متطرف، هامش
فارسی به ایتالیایی
randagio
فرهنگ عمید
پستانداری اهلی از راستۀ گوشتخواران با حس شنوایی و بویایی بسیار قوی که برای پاسبانی خانه، نگهبانی گله، کمک به شکارچیان و عملیات جستجو از آن استفاده میشود،
* سگ آبی: (زیستشناسی) = بیدستر
* سگ هرزهمَرَس:
سگی که به همهکس حمله کند و همه را گاز بگیرد، سگ ولگرد،
[مجاز] کسی که بیسبب با دیگران دربیفتد و مردمآزاری کند،
فرهنگ معین
(وِ گَ) (ص فا.) (عا.) بی کاره، هرزه - گرد.
معادل ابجد
340